(خ) مثل خواهر...

تقدیم به روح خواهر مهربانم

الف و ب و ................خ

داشتم الفبا را هجی میکردم

به (خ) که رسیدم

بغضی عجیب تمام وجودم را در خود گرفت

خ مثل خواهر.....

خواهر نازنینم ای مهربانترین دوست داشتنی ام

غم از دست دادنت..

انچنان وجودم را در خود مچاله کرده...

که نمیگنجد در عمق وجودم نبودنت

کاش..

فرصتی دوباره بود..

برای بوییدنت برای نوازش ذست هایت و خیره شدن به چشمان زیبایت..

کاش فرصتی  داشتم

برای دوباره تماشا کردنت

مهربان خواهرم...

نوشته هایم برای از تو گفتن سیراب نمی شوند..

چرا رفتی....؟

اصلا چگونه رفتی که.....

خاطراتت اینگونه زنده اند

گویی که هستی

هر چه مینویسم از یادت تهی نمی شوم

دهنم سرشار از بودن توست.

اما من...

شوق بودنت را می خواهم

زیرا که در این هیاهوی پر آشوب

روزهای بی تو پوچ و سردند...

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت19:6توسط یه برادر غمگین | |